۱۳۹۱ آبان ۲۸, یکشنبه

سی آبانماه ، سالگرد دشنه آجین شدن پروانه و داریوش فروهر پیروان راه مصدق بزرگ



سی آبانماه ، سالگرد دشنه آجین شدن پروانه و داریوش فروهر پیروان راه مصدق بزرگ



شامگاه شنبه سی یم آبانماه یکهزارو سیصد وهفتاد وهفت خورشیدی ، داریوش و پروانه فروهر دو مبارز نستوه پیرو مکتب مصدق بزرگ ، بدست ماموران عالیرتبه وزرات اطلاعات نظام ولایت فقها بگونه وحشتناکی دشنه آجین و مثله شدند  آنهم  درخانه خودشان ، جنایتی که در طول تاریخ نظیر آنرا به ندرت می توان یافت . نظامی که خود را مجری و تابع قوانین اسلامی معرفی می نماید و هرساله در ایام ماه محرم در عزای کشته شدگان دشت کربلا سیاه پوش شده و دسته های عزاداری و سینه زنی و زنجیر زنی و قمه برسرزنی به راه می اندازد ، مرتکب جنایتی گردید که  نه تنها روی حکومت امویان را بلکه همه جنایتکاران تاریخ را سفید نمود . لشگریان یزید در یک نبرد رویا رو ، امام حسین و یارانش را کشتند ولی آنقدر شرف ومردانگی داشتند که به آنها اجازه دفاع ازخود را بدهند و دراین نبرد هیچ زنی را نکشتند تا چه رسد که مثله نمایند اما فرستاد گان عالیرتبه وزارت اطلاعات حکومت ولایت فقها  نیمه های شب به خانه دو انسان شریف که تنها گناهشان دفاع از استقلال وبرقراری آزادی و عدالت اجتماعی در کشورشان بود و عمر پربارشان را در راه سربلندی میهن ورجاوندشان سپری نموده بودند ، وحشیانه یورش برده داریوش فروهر رستم زمانه را که دوره نقاهت را پس از یک عمل جراحی خطرناک می گذرانید در نهایت قساوت  ، د د منشانه  با دوازده ضربه دشنه به شهادت رساندند و پروانه فروهر( اسکندری ) شیرزن بیشه ایران زمین را که در بستر بیماری آرامیده بود در نهایت سنگدلی با بیست وچهار ضربه دشنه مثله نمودند . دست اندرکاران نظام فقها !! با این جنایت فجیع ، عاشورای دیگری را برای ایرانیان رقم زدند . جهت گرامی داشت تمامی جانباختگان راه آزادی ودادگری ازصدر انقلاب مشروطه تا به امروز ، باید اول آذرماه را روز جانباختگان راه آزادی و دادگری ایرانزمین نامید و هر ساله در این روز سیاوشان  دیگری برپا نمود این یکی از خواسته های برحق ملت ایران است.

از آغاز انقلاب مشروطه تا به امروز شماری از مبارزان آزادیخواه  بدست جلادان نظام های استبدادی به قتل رسیده اند . برای نمونه میتوان از صوراسرافیل ، کلنل محمدتقی خان پسیان ،میرزاده عشقی ، سرهنگ پولادین ، فرخی یزدی ، دکتر حسین فاطمی ، کریمپور شیرازی ، خسرو گلسرخی ، و. نام برد اما جنایت های وحشیانه ای که که در این سی سال و اندی حکومت باصطلاح اسلامی انجام گرفته است که تازه ترین آن ستار بهشتی می باشد  نه تنها قابل مقایسه با جنایت های نظام های پیشین نیست بلکه از خونخواران تاریخ هم در کشتار و شکنجه و شقاوت و گسترش فساد ، پیشی گرفته است.

پس از رأی دادگاه میکونوس علیه رهبران نظام حاکم بر ایران ، دست اندرکاران نظام مجبور شدند برای فریب دولت های غربی ،  با روی کار آوردن شیادی بنام محمد خاتمی  زیر شعار "گفتگوی تمدنها " و " جامعه مدنی " سعی نمایند چهره خود را تا اندازه ای دموکرات نشان دهند ولی  در پس پرده علاوه بر اعدام های مکرر ،  کشتار مخالفان در خارج کشور را به داخل انتقال دادند که نمونه آن  ربودن و به قتل رساندن  صاحبان قلم وآزاد اندیشانی چون محمد مختاری ، محمدجعفر پوینده و مجید شریف می باشد . اما عمق جنایت های وحشیانه نظام فقها را باید در دشنه آجین نمودن داریوش وپروانه فروهر مشاهده نمود.

درخواست تعقیب وپیگیری و محاکمه عادلانه آمران و مجریان این جنایت های فجیع کار بیهوده ای است. این طایفه یأجوج و مأجوج که قرن هاست از اعتقادات  مذهبی مردم سوء استفاده نموده و زندگی  راحتی برای خود و وابستگانشان فراهم کرده و زیر نام دین مردم ساده و پاکدل را به بازی گرفته و هر بار به نوعی فریب داده اند  ، با شعار برقراری آزادی و عدالت و رفاه و مساوات زیر نام اسلام  حکومت خود را بنا نهادند . در این مدت  با اعمال و کردار ددمنشانه خود و گسترش فساد در جامعه آنهم در ابعاد گسترده ، بزرگترین ضربه را بر باورهای دینی مردم وارد آورده اند تا آنجائی که مردم مجبور به تجدید نظر در اعتقادات هزار ساله خود شده و دسته دسته از دین روگردان میشوند . شادروان مهندس بازرگان  طی نامه ای به آخوند خمینی  این فاجعه را گوشزد نموده بود  که درحکومت اسلامی شما : " بجای  یدخلون فی دین الله افواجا . اکنون شاهد  یخرجون من دین الله افواجا هستیم "

اکنون آقایان بر خرمراد سوار شده اند دیگر جز به منافع نا مشروع خود ازهر راهی که ممکن باشد به چیز دیگری نمی اندیشند  دین بازیچه دست آنها بود تا به اهداف نا مشروع  خود برسند که رسید ه اند .دست اندر کاران این حکومت خون آشام ، با رفتار وکردارشنیع خود  علاوه بر اینکه مردم را ازدین و مذهب متنفرکرده اند  فرهنگ پویا وایرانیت ما را هم دارند به نابودی می کشانند  تا این نظام جور و فساد بر مصدر کار سواراست عدالت و آزادی را باید به فراموشی سپرد

هم میهن گرامی

رهائی ازاین مصیبت دردناک نیازبه همبستگی ملی دارد . بخاطر میهن در بندمان باید  کدورتها و اختلافات را که خواست سران نظام دستاربندان جنایتکار است کنار نهاده و دست به دست هم داده و بر پا خیزیم و با درس گرفتن از شکست های یکصد سال اخیر  باکمک هم ، میهن در بندمان را از زیر سلطه ستمکاران رها ساخته و دوباره آباد سازیم و همچنین باند دستاربندان تبه کار را به جرم خیانت به کشورو جنایتهای فجیع و حیف و میل بیت المال ملت و خارج کردن ثروت های باد آورده خود و بستگانشان را به خارج کشور و همچنین رواج گسترده فقرو فساد در کشور باستانی و بافرهنگ ایرانزمین ،  در یک دادگاه ملی به  پشت میز محاکمه نشاند و با اجرای عدالت  ، مردم سراسر کشورمان را برای همیشه  ازشرظلم و ستم رها ساخت و همچنین درسی هم باشد برای آیندگان . درآن زمان است که به خواسته برحق تاریخی خود  یعنی  استقلال ، آزادی ، برابری ، مهرورزی وعدالت اجتماعی خواهیم رسید و هم روان پاک جانباختگان راه آزادی و عدالت را هم خشنود خواهیم نمود.


بروکسل - بیست و هشتم آبانماه یکهزارو سیصد ونود و یک خورشیدی

مهران ادیب


  




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر