.
.
یکم آذر، پانزدهمین
سالگرد شهادت داریوش و پروانه فروهر
درنیمه شب سی یم آبان یکهزاروسیصد و هفتاد و هفت خورشیدی ، مأ موران عالیرتبه
وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با یورش شبانه به خانه داریوش و پروانه فروهر رهبران
حزب ملت ایران ، بطور وحشیانه آن دو انسان آزادیخواه ، میهن دوست و مبارز راه
استقلال ، آزادی و دادگری را دشنه آجین
نمودند.
نظامی که خود را مجری قوانین اسلامی و عدل علی معرفی می کند و هرساله در ایام ماه
محرم در سوگ شهدای دشت کربلا سیاه پوش شده و برای عزاداری تکیه ها بر پا کرده و
دسته های زنجیر زنی و سینه زنی و قمه برسر زنی به راه می اندازد ، خود دست به
جنایتی زد که نه تنها روی حکومت امویان بلکه جنایتکاران تاریخ را سفید کرد .
لشگریان یزید به فرماندهی عمر ابن سعد در یک نبرد رو در رو امام حسین و یاران او را به شهادت رساندند ولی به آنان اجازه دفاع از خود را
دادند و در این نبرد هیچ زنی را هم نکشتند تا چه رسد که مثله نمایند . اما
فرستادگان وزارت اطلاعات نظامی که نام اسلامی بر خود نهاده است ، در نیمه های شب
به خانه دو انسان شریف که تنها گناهشان دفاع از آزادی و عدالت بود و عمر پربارشان
را در راه سربلندی ایران عزیز و دفاع از حقوق پایمال شده فرودستان جامعه صرف نموده
بودند ، یورش برده و داریوش فروهر رستم زمانه را که دوران نقاهت را پس از یک عمل
جراحی می گذراند غافل گیرانه و در نهایت قساوت و سنگدلی باچهارده ضربه دشنه و
پروانه فروهر گردآفرین دوران را که در بستر بیماری خوابیده بود ، ددمنشانه با بیست
و چهار ضربه به شهادت رساندند. باید
پذیرفت که نظام خونخواراسلامی حاکم با این جنایت وحشیانه ، عاشورای دیگری را در
تاریخ برای شیعه مذهبان رقم زده اند بهمین مناسبت باید یکم آذر ماه را روز جانباختگان
راه آزادی ایران نام نهاد وهرسال مراسم سیاوشان دیگری برپا نمود.
جنایت هائی که در عرض این سی و چند سال انجام گرفت بسیار وحشتناک بوده است ولی
اوج قساوت و نهایت ددمنشی را می توان در یورش به خانه فروهرها و مثله نمودن این دو
مبارز نستوه مشاهده نمود. ربودن و به شهادت رساندن انسان های شریفی چون محمد مختاری ، محمد جعفر پوینده ، مجید
شریف و دیگر جنایتهای رژیم ولایت فقیه رانمی توان فراموش نمود لذا باید آذرماه را
نماد قرار داد و به یاد همه جانباختگان این دوران سیاه ، یکم آذرماه را روزعزای
ملی اعلام نمود.
روی سخن با مسئولان حکومت اسلامی است
که همچنان مرکب سرکش خود را می تازانند.
آیا آیا از سرنوشت شوم صدام حسین و معمر قذافی و دیگر... نباید از تاریخ درس عبرت گرفت ؟ دیکتاتورها خون
آشامان تاریخ را ندیده اید که به کجا انجامیده است ؟ آیا خود نمی دانید که چه
برسرایران و ایرانی آورده اید ؟
کشور ثروتمندی را با داشتن آن همه امکانات پیشرفت و ترقی درعرض سه دهه درجرگه
کشورهای فقیروعقب مانده جهان در آورده و ملت با فرهنگ و تمدن ایران را ملتی خرافه
پرست وتروریست به جهانیان معرفی نموده اید . چرا باید برای جیفه دنیا و چند روزی ریا ست بر خلق
خدا ، هر حقی را ناحق و هر حرامی را حلال
و هر جنایتی را روا دارید ؟ چرا برای دوست یابی منابع ملی کشورمان را به ثمن بخس
به بیگانگان واگذار می کنید ؟ چرا مالکیت
برحق پنجاه در صدی ایران در دریای مازندران را نادیده گرفته و در پشت درهای بسته
حقوق قانونی کشورمان را زیر پا گذارده اید ؟ بجای اینکه برای بیگانگان دایه مهربان تر از
مادر شوید بفکر مردم ایران باشید. آیا این همه سیه روزی را در کشور خود نمی بینید
؟ آیا از سرنوشت این همه کودک بی سرپرست ودختران خیابانی بی خبرید ؟ آیا از بدبختی
زنان سیه روزی که از زور ناچاری و فلاکت تن بخود فروشی می دهند ، بی اطلاع بوده و تعداد روز افزون آنان رادر کوی و برزن شهرها نمی بینید ؟ آیا
نمی بینید انسان هائی را که از زور بیکاری و فقر ، اعضای بدن خود را به حراج می
گذارند تا شکم زن و فرزندان بی گناه و گرسنه خود را چند صباحی هم که شده سیر نمایند ؟ آیا بی توجه ای به
آینده جوانان کشور بس نیست که آنان را به دام اعتیاد کشانده و روز به روز هم دامنه آن گسترده تر می شود ؟ آیا فرار مغزها را نمی بینید و یا از جولان دادن آقازاده ها و بستگان خود
غافلید که بی پروا به رانت خواری و دست برد به بیت المال ملت محروم مشغولند و به
تاراج ثروت های ملی ادامه می دهند تا آنجا که هرکدام چندین نهاد مالی و پردرآمد کشور
را تحت سلطه نفوذ خود درآورده و سرگرم پول پارو کردن هستند ؟ کجا رفت آن مدینه
فاضله و حکومت مستضعفان و عدل علی ؟ بترسید از خشم ملت که از پس امروز بود فردائی.
درود به روان پاک داریوش و پروانه فروهر و
تمامی جانباختگان راه آزادی و استقلال ایرانزمین.
درود بر زنان و کارگران و جوانان
آزادیخواه.
بستن درب زندان های سیاسی
در سراسر کشور خواست ملت ایران است.
یکم آذرماه
یکهزار و سیصد و نود دو خورشیدی
مهران ادیب